English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (8921 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reciprocal laying U نشانه روی متقابله
reciprocal laying U روانه کردن متقابله توپها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
laying U هدف گیری لوله
laying U روانه کردن توپ
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
laying of setts U سنگفرش کردن
laying instruction U دستور نصب
indirect laying U تیر غیر مستقیم
egg laying U تخم کن
direct laying U روانه کردن مستقیم
indirect laying U اتش غیرمستقیم
laying of setts U واداشتن سنگها
laying of setts U واداشت فرش سنگ
laying trowel U کمچه
wire laying U تیم سیم کشی
pipe laying U لوله کشی
pattern laying U مین گذاری طراحی شده
pattern laying U مین گذاری مدل دار
wire laying U سیم کشی کردن
net laying ship U کشتی تورگذار و ضدزیردریایی
aircraft gun laying U رادار هواپیما
net laying ship U کشتی تور گذار
reciprocal U دو سویه
reciprocal U متقابل معکوس
reciprocal U عکس
reciprocal U تقابلی
reciprocal U معکوس
reciprocal U دو جانبه
reciprocal U متقابل
reciprocal U عمل متقابل
reciprocal U دو طرفه
reciprocal U دوجانبه
reciprocal U متقابله
reciprocal U مقدارعکس
reciprocal U معوض
reciprocal U روانه کردن متقابله
reciprocal U معکوس دوجانبه
reciprocal wavelength U طول موج وارونه
reciprocal treatment U معامله متقابله
reciprocal trading U داد و ستدمتقابل
reciprocal trading U مبادله متقابل
reciprocal innervation U تحریک عصبی تقابلی
reciprocal inhibition U بازداری تقابلی
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
reciprocal agreement U قرارداد دو جانبه
reciprocal agreement U توافق دو جانبه
reciprocal border U حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
She is laying a guilt trip on [is guilt-tripping] me for not breast feeding. U او [زن] به من احساس گناه کاربودن میدهد چونکه من [به او] شیر پستان نمی دهم.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com